شیوه های مبارزاتی حضرت زهرا(س) در دفاع از ولایت
شیوه های مبارزاتی حضرت زهرا(س) در دفاع از ولایت
فاطمه زهرا (س)دردفاع از ولایت به ازدست دادن موقعیت ظاهری امیرالمؤمنین(ع) در مسئله ی خلافت نمی اندیشیدند مگر خلافت و پست و مقام ظاهری چه تأثیری در زندگی رفاهی و مادی این خانواده داشت.
حضرت فاطمه(س) به امانتی الهی می اندیشید که در غدیر خم رسماً به عهده امیرالمؤمنین(ع) و خاندانش واگذار شده بود، وی نگران اداء امانتی و در پی انجام وظیفه ی دینی و شرعی اش بود و برای باز گردانیدن خلافت به مسیر اصلی اش از همان روزهای آغازین، مبارزه ی مسالمت جویانه ای را آغاز کرد.
وی در این راه ازدو جنبه مبارزات خویش را آغاز کرد. از یک طرف با روشنگری ها و بیان حقایق مردم را بیدار و هوشیار نمود و از طرف دیگر، خطرات بزرگی را که اسلام و مسلمانان را تهدید می کرد گوشزد کرد در حقیقت راهکار مبارزاتی حضرت مقابله با تبلیغات دشمن و بصیرت دادن مسلمانان از گذشته و یادآوری آن چه اتفاق افتاده، و آنچه در حال وقوع می باشد بوده است.
بنابر این با شروع راهکارمبارزاتی حضرت زهرا(س) بدون تردید حقانیت و مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) حتی برای نزدیکترین دوستانش اینچنین اثبات نمی شد و بسیاری از حقایق برای همیشه در هاله ای از ابهام باقی می ماند همچنین چهره ی مخالفان این گونه برای کسی جز معصومین(ع) بر ملا نمی شد و آنان می توانستند با تبلیغات، چهره ای وارونه از آن مقطع تاریخی به تصویر بکشد. بنابر این در این میان حضرت زهرا(س) به خوبی عمق توهین و جسارت نسبت به پیامبر(ص) و خاندانش را تبیین و روشنگری نماید.
حضرت زهرا(س) برای دفاع از حق ولایت از شیوه های مختلفی بهره برده است که عبارتند از:
1. بسیج نیروها و تشکیل هسته های مقاومت:
حضرت زهرا(س) وقتی می دید که همه ی مسلمانها اعم از مهاجر و انصار در خواب غفلت فرو رفته اند و از موضوع بسیار مهمی همچون ولایت که رسول خدا(ص)در غدیر خم آنرا استحکام بخشیده است فاصله گرفته اند، به تنهایی تصمیم به قیام و مبارزه گرفت اشاره به داستان که حضرت زهرا(س) به همراه حضرت علی(ع) و حسنین(ع) به خانه ی مهاجر و انصار می رفتند که به دلیل از یاد مطلب از آوردن آن خود داری می کنیم.
2. دفاع با استدلال های روشن عقلی و قرآنی:
حضرت زهرا(س) هنگامی که از راه اول نتیجه ی مطلوب را بدست نیاورد راه دومی را انتخاب کرد و آن ادعای ارث بود تا شاید از این راه بتواند بیسوادی و چهره ی نادرست خلیفه ی مجهول و یا کذب طرفداران او را بر همگان آشکار و هویدا سازد و این خود شاید عاملی باشد بر آگاهی و رشد فکری مردم تا اینکه قیام کنند.
کودتاگران سقیفه با هدف محاصره اقتصادی حضرت زهرا(س) سرزمین فدک که پیامبر به دخترش بخشیده بود را غصب کردند و برای توجیه عمل خود و فریب افکار عمومی حدیث جعل کردند. اما حضرت زهرا(س) که در تاریخ ضبط است طی مناظره ای با ابوبکر و هوادارنش پاسخ کوبنده ای به آنان داد و آنها را به زانو درآورد، ولی این تسلیم و فریب ظاهری بود و در نهایت عمر با پاره کردن نامه ای که خلیفه نوشته بود پاسخ آن حضرت را داد.
3. تبلیغات دینی وآگاه کردن مردم:
حضرت زهرا(س) وقتی در بستر بیماری افتادند، وقت را غنیمت شمرده تا با تبلیغات دینی از عیادت کنندگان و با تزریق داروی بیداری و آگاهی در وجدان مرده ی آنان، شاید به خود بیایند و در راستای تحقق حکومت اسلامی و دفاع از حق ولایت حرکت نمایند در حقیقت ایشان مبارزه منطقی را شروع کردند. از اینرو به هر کسی اجازه ی ملاقات و عیادت نمی دادند از جمله ابوبکر و عمر بودند ولی آنان می کوشیدند با حضرت عیادت کنند تا هر گونه تبلیغات مسمومی را که از غصب خلافت و فدک علیه آنان به وجود آمده بود خنثی گردانند اما حضرت از توطئه ی آنان آگاه و با عیادت آنان سخت مخالفت کرد.
4. گریه های حضرت زهرا(س):
حضرت زهرا(س) وقتی از سه راه طی شده نتوانست مردم را بیدار کند و آنان را متوجه مسئولیت دینی شان نماید، براساس تفکر و تعقل راه چهارمی را در دفاع از حق ولایت برگزید و آن گریه بر مظلومیت خود و نظام حکومت حق اسلامی بوده است.
حضرت زهرا(س) می خواست ذهن و اندیشه ها را به سوی خود جلب کند و آنان را متوجه حقایق بسازد. او می گریست از آن جهت که حق اسلام و به تبع آن حق امیرالمؤمنین(ع) نا دیده گرفته شده است. سلاح حضرت زهرا(س) در این مبارزه اشک بوده و ولایت ستیزان از گریه های ایشان به ستوه آمدند و تحمل صدای گریه ی ایشان را نداشتند. زیرا حضرت با گریه های خود به امت اسلامی، آگاهی داده و مظلومیت ولایت را بازگو می کردند. بنابر این فلسفه ی اشک ریختن حضرت زهرا(س) را می توان مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع)و غصب خلافت و آینده ی تاریک جهان اسلام بر شمرد.
5. پاسداری از حریم ولایت تا مرز شهادت و وصیت به اخفاء قبر:
سران سقیفه وقتی به این نتیجه رسیدند که وجود علی(ع) و فضائل و مناقب و سازش ناپذیری ایشان استقرار حکومتشان ممکن نخواهد بود، به منزل آن حضرت هجوم بردند تا او را به زور برای بیعت با ابوبکر به مسجد ببرند اما در این حادثه ی جانگداز و غمبار ضرب خوردن حضرت زهرا(س) در پشت درب و آتش زدن درب خانه پیش آمد و صدیقه کبری تا روز شهادت از حریم ولایت دفاع کرد و به حضرت علی(ع) وصیت کردند که مرا شبانه غسل بده و و حنوط نما و کفن کن. شبانه نماز گذار و شبانه بدنم را در میان قبر قرار ده و هیچکس را از مرگ من آگاه نکن و حضرت علی(ع) طبق وصیت آن حضرت عمل کردند.
هدف آن حضرت از این وصیت این بود که می خواست از این راه مردم به خود آیند و بیدار شوند و قیام به حق نمایند تا آن آرزوی دیرینه اش یعنی تشکیل حکومت اسلامی و به تبع آن ولایت امیرالمؤمنین(ع) است، تحقق یابد.
6. الگوی ولایت مداری حضرت زهرا(س) در عصر ظهور:
حضرت مهدی(عج) ادامه دهنده ی راه حضرت زهرا(س) و آینه ی تمام نمای اوست. زیرا اهداف و راه هر دو یکی است.
از طرفی باید دانست ولایت عشق و محبت نیست بلکه لازم به ولایت، عشق و محبت است ولایت یک چینش اجتماعی است و چینش یک نظم همراه با جلو رفتن به سوی کمال انسانی اگر در جامعه مظهر خدا که امام معصوم (ع) است در رأس مخروط جامعه قرار گیرد. جامعه ای ولایی تشکیل می شود که به رفع تمام نیازهای مردم می پردازد پس جریان سقیفه به ما مربوط می شود. زیرا اگر در آن زمان حاکمیت در مسیر امامت و ولایت قرار می گرفت دیگر وضعیت بشر به این شکل نبود. حضرت زهرا(س) به خوبی از آینده ی بشر آگاه بود. لذا به ایستادگی در مقابل جریان ولایت ستیز پرداخت و با آن مبارزه نمود و در این راه از روش های مختلفی که ذکر شد استفاده کرد تا بتواند صدای حقانیت اسلام را به گوش همه ی مسلمانان برساند لذا حکومت مدینه الفاضله حضرت زهرا(س) در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) تحقق می یابد.